الکس پری، مدیر آمریکای لاتین پاتاگونیا، گفت: «ما روشهای قدیمی تفکر را رد کردهایم و یاد گرفتهایم که چگونه یک کسبوکار موفق بسازیم که … [+]
پاتاگونیا، برند پوشاک و تجهیزات فضای باز، همیشه به سمت درامر خودش حرکت کرده است. از تبلیغ آن "این ژاکت را نخرید" در نیویورک تایمز
پاتاگونیا در راستای تعهد خود به "عدم تعهد به کنوانسیون" به تازگی اعلام کرد که تمام فروشگاه ها، دفاتر و انبارها را در ایالات متحده و کانادا از 25 دسامبر تا 2 ژانویه تعطیل می کند، "زیرا مردم ما نیاز به استراحت دارند." بیانیه.
در حالی که وب سایت آن همچنان باز خواهد بود، اما هشدار داد که ارسال تا بعد از هفته تعطیلات به تعویق خواهد افتاد. اینطور نمیگوید، اما میتوان فرض کرد که همه کارمندان مرخصی با حقوق دریافت میکنند، زیرا این کار را برای «مراقبت به مردم» انجام میدهد.
از آنجایی که پاتاگونیا یک شرکت خصوصی است، هیچ راهی وجود ندارد که بدانیم با بسته شدن چند دلار از دست داده است، اما فروشگاه معمولی کالاهای ورزشی در دسامبر سال گذشته حدود 60 درصد فروش بیشتری نسبت به یک هفته معمولی 11 ماه دیگر داشته است. برای فروشگاه های پوشاک، حتی بالاتر بود، 85٪ بیشتر.
نیازی به گفتن نیست که پاتاگونیا پول خود را در دهانش می گذارد. بیش از حد قابل ستایش است. واقعا قابل توجه است. در حالی که هر برند خرده فروشی دیگری به مشتریان خود اهمیت می دهد، کم و بیش، پاتاگونیا به مردم، از جمله افراد خود اهمیت می دهد.
این یک تغییر در " قاعده پیشخدمت " است که به موجب آن می توان شخصیت یک فرد را بر اساس نحوه رفتار آنها با سرورها در رستوران ها قضاوت کرد. همین امر در مورد شرکت ها نیز صدق می کند.
یک شرکت خوب با کارکنان خود به خوبی رفتار می کند، نه فقط به عنوان خودکارهای غیرشخصی که برای سود از آنها استفاده می کند. کارمندان خردهفروشی که چنین پاداشی محترمانه دریافت میکنند، به کارفرمایان و مشتریانشان جبران میکنند.
این یکی از اصلاحاتی است که خرده فروشان می توانند برای شکاف اشتغال فعلی خود انجام دهند. در نوامبر، اشتغال خردهفروشی 176000 نفر کمتر از پیش از همهگیری فوریه 2020 بود.
پاتاگونیا فقط درباره انجام کارهای خوب برای مردم و کره زمین صحبت نمی کند. پیاده روی را طی می کند. متأسفانه، امروزه در تجارت این امر نادر است.
دکتر مارتینا اولبرت، بنیانگذار Meaning.Global و یکی از مقامات پیشرو در معنای برند، میگوید: «برندها برای ایجاد ارتباطات معنادار و معتبر با مصرفکنندگان تلاش میکنند، زیرا خودشان معتبر نیستند. پاتاگونیا متفاوت است. تلاشی برای برقراری ارتباط واقعی با مردم ندارد. این فقط معتبر است. اصالت آن ناشی از یکپارچگی آن است.»
اظهارات هدف برند خرده فروشان همگی خوب و خوب هستند، اما تعداد کمی از آنها عمل می کنند. برندها به خودی خود سازه های تولیدی هستند.
«برندها، مشتریان را با پیامهای بازاریابی بمباران کردهاند که از آرمانهای انسانی و عمیقترین خواستههای ما برای بهرهبرداری از جریان درآمد خود سوءاستفاده میکنند. اما این ارزش توهمی است. "قدرت واقعی برندها را می توان در توانمندسازی مشتریان برای زندگی واقعی خود یافت."
چیزی که پاتاگونیا را متمایز می کند این است که محصولات آن با چنان کیفیت بالایی تولید می شوند که در نهایت شما نیاز به خرید کمتری دارید زیرا از چیزهایی که قبلاً دارید بیشتر بهره می برید. هدف محصولات آن – کمک به مردم برای لذت بردن از طبیعت – به گونه ای ساخته شده است که طبیعت را حفظ کند.
برای هر محصولی که قبض را پر نمی کند یا اگر در اثر فرسودگی معمولی آسیب دیده باشد، "ضمانت آهنی" را ارائه می دهد، تعمیرات با هزینه متوسطی انجام می شود. همچنین به مشتریان امکان معامله کالاهای مستعمل را برای اعتبار خرید جدید ارائه می دهد.
و پس از تعمیر و نوسازی وسایل مستعمل، پاتاگونیا محصولات بازیافتی را از طریق مرکز Worn Wear خود به فروش می رساند. این شرکت میگوید: «زیرا بهترین کاری که میتوانیم برای کره زمین انجام دهیم، کاهش مصرف و استفاده بیشتر از چیزهایی است که قبلاً در اختیار داریم.»
این شرکت محصولات خود را به مسئولانهترین روشهای زیستمحیطی و اجتماعی تولید میکند، از جمله نزدیک به 90 درصد محصولاتش از مواد بازیافتی ساخته شدهاند و 100 درصد برق ایالات متحده از منابع تجدیدپذیر تامین میشود.
پاتاگونیا کاری بیش از بیان کلمات و نقل قول از آمار است. در حال ایجاد تفاوت واقعی است. اخیراً به دلیل کاری که در آرژانتین انجام داده است، جایزه تعالی شرکتی (ACE) برای نوآوری در آب و هوا از سوی وزارت امور خارجه ایالات متحده مفتخر شد.
الکس پری، مدیر آمریکای لاتین پاتاگونیا گفت: «ما روشهای قدیمی تفکر را رد کردهایم و یاد گرفتهایم که چگونه یک کسبوکار موفق بسازیم که به شکلی مثبت به آینده کمک کند. ما نسبت به این شناخت جهانی متواضع هستیم و به تلاش برای یافتن دلیل وجودی پاتاگونیا، یعنی نجات سیاره خود ادامه خواهیم داد.»
رد روشهای قدیمی تفکر درباره رابطه برندها با مصرفکنندگان، همانطور که پاتاگونیا دارد، چالشی است که دکتر اولبرت در مطالعه جدید خود در مورد آینده تجارت با عنوان «تصور مجدد مصرفگرایی به عنوان نیرویی برای» برای همه شرکتهای مصرفکننده مطرح میکند. خوب.»
تز او این است که قرارداد اجتماعی ضمنی بین برندها و مشتریانشان در حال تغییر پارادایم است. او مینویسد: «مدل مصرفکننده همانطور که میشناسیم امروز به محدودیتهای خود رسیده است، زیرا دیگر از نظر اجتماعی و فرهنگی با آنچه مردم برایشان ارزش قائل هستند همسو نیست.
او آگاهی فرهنگی رو به رشدی را شناسایی میکند که همه این هزینهها و تبلیغ توسط برندها «برای اغوا کردن آنها برای برآورده کردن خواستههایشان در مورد راحتی مادی و رفاه بیشتر» باعث میشود مردم برآورده نشوند، «در یک حالت دائمی تبدیل شدن به دام افتادهاند، اما هرگز واقعاً به آنجا نرسیدهاند. "
او ادامه میدهد: «یک شکاف معنیدار در مصرفگرایی وجود دارد – زمینهای از دست رفته از زندگی مردم، تأثیر آن بر مردم و احساسی که در ما ایجاد میکند». «این برخلاف منافع ماست، که باعث میشود مدل مصرفی که امروز از آن استفاده میکنیم، برای آیندهای که بهعنوان بشریت به سوی آن میرویم، ناپایدار و مناسب نباشد.»
بر اساس تحلیل دکتر اولبرت، مدل آرمانی سنتی که برای مصرف بیشتر مورد استفاده قرار می گیرد – «ترس از «کمتر بودن از بی چیزی» – باید به یک مدل مصرف آگاهانه و آگاهانه تبدیل شود.
مدل مصرفکننده جدیدی که او در نظر میگیرد، مدلی است که در آن تبادل ارزش بین برندها و افراد بیش از یک معامله تجاری اندازهگیری میشود. برند باید به مصرفکنندگان کمک کند تا پتانسیل انسانی خود را بهطور کاملتر درک کنند.
او می نویسد: «برای این، مصرف باید از نتیجه [یعنی خرید این محصول] به وسیله نقلیه به سمت یک نتیجه تغییر کند.
پاتاگونیا این کار را با ارائه محصولاتی انجام می دهد که مشتریان را قادر می سازد سبک زندگی فعال و در فضای باز را دنبال کنند و در نتیجه تناسب اندام تر، سالم تر، شادتر و رضایت بخش تر شوند.
برندها باید به بافت فرهنگی و اجتماعی عصر ما بیشتر از گفتار بلکه در عمل پاسخ دهند. به عنوان مثال، بسیاری از برندها در مورد پایداری در یک زمینه محدود صحبت می کنند و از آن به عنوان نشان افتخار استفاده می کنند نه آنچه که برای انجام تجارت در قرن بیست و یکم انتظار می رود.
"پایداری نه تنها چرخه تولید مسئولانه تر و موادی است که از نظر اخلاقی منشأ می شوند." او این موارد را صرفاً یک "عامل بهداشتی" می نامد.
دکتر اولبرت خاطرنشان می کند که پایداری نقطه مقابل استثمار است، "چه مردم، منابع طبیعی، محیط زیست، ایده ها، سود یا پاداش." او ادامه می دهد: "این [استثمار] اصل عملیاتی بود که ما در تجارت به عنوان یک ذهنیت میراثی از قرن بیستم به ارث بردیم."
بنابراین، پایداری «کسب و کار با آگاهی و وجدان اخلاقی است. یک تجارت پایدار، یک تجارت انسانی است.» این در مورد انجام آنچه که از نظر اخلاقی درست است و به نفع همه سهامداران برند – مصرف کنندگان، کارمندان، شرکای تجاری – نه فقط سهامداران و مدیران ارشد است.
در نهایت پایداری در مورد تبدیل جهان به مکانی بهتر است و پاتاگونیا زندگی میکند و از 1% مالیات بر زمین که خود تحمیل شده است تا رویکرد 360 درجهاش برای بازیافت، تغییر کاربری و فروش مجدد کالاهایش زندگی میکند.
و بستن درهای آن برای این هفته آینده به طوری که کارکنان آن بتوانند به طور کامل از فصل تعطیلات لذت ببرند، در دنیای خرده فروشی که سود آن با هر دقیقه باز شدن درب آنها اندازه گیری می شود، بی نظیر است.
مدل مصرفگرایی انسانگرای تکاملیافته که دکتر اولبرت میبیند در حال شکلگیری است، هنوز در مراحل اولیه خود است، اما به دلیل تغییرات عمیق ناشی از همهگیری در نظام ارزشی مردم، با سرعت بیشتری در حال پیشرفت است.
پاتاگونیا در این مدل مصرفگرایی انسانگرایانه از اکثر برندها جلوتر است، زیرا از ابتدا در سال 1973 توسط بنیانگذار ایو شوینارد در DNA آن ساخته شد. با این حال، برندهای دیگر باید تغییر مصرف کننده را که اکنون در حال رخ دادن است، درک کنند و شروع به برداشتن گام های تکراری برای تحقق آن در تجارت خود کنند.
"اگر به استفاده از ایده های منسوخ در موقعیت های جدید ادامه دهیم، فقط گذشته را بازسازی خواهیم کرد. اما ما به عقب برنمی گردیم.» دکتر اولبرت هشدار می دهد. "ما به جلو می رویم. به این ترتیب، ما باید به آینده نگاه کنیم و تغییرات را پیش بینی کنیم.»
مدل قدیمی مصرفگرایی آرمانی – اگر این برند را نداشته باشم، کمتر هستم – جای خود را به یک مدل مصرفگرایی انسانگرایانه جدید میدهد – من میخواهم این برند بیشتر به آن چیزی که واقعا هستم تبدیل شود.
مدل مصرف کننده مشتاق خرید معانی آماده ای است که توسط برند منتقل می شود. مدل مصرفکننده انسانگرا این است که به مردم کمک میکند تا خودشان معنای جدیدی ایجاد کنند. پاتاگونیا این کار را انجام می دهد.
او نتیجه میگیرد: «روایت مصرفکننده از آرمان برند به رفاه انسان تغییر میکند. همانطور که وارد عصر جدید مصرف آگاهانه می شویم، باید تجارت آگاهانه ایجاد کنیم تا نیازها، ارزش ها، ترجیحات و سبک زندگی بشری را که به سرعت در حال تکامل است، برآورده کنیم.
