فروشگاه Nordstrom در شیکاگو.
این را تصور کنید: شما یک محصول مد را به صورت آنلاین انتخاب می کنید و خرده فروش اقلام دیگری را که با آن همراه است را به شما نشان می دهد. نه نوع پیشنهاد «افرادی که این را خریدند»، بلکه پیشنهادی است که با مد و مناسبت محصولی که خریداری کردهاید، ارائه شده است. برای مثال، اگر یک لباس مناسبت میخرید، آن را با اکسسوریهایی مانند جواهرات یا کفشها به روشهای مناسب هماهنگ میکند. اگر شلوارک میخرید، با کفشهای کتانی یا تیشرت ست میشود.
خب لازم نیست تصورش کنید، فقط باید به نوردستروم بروید
از نوردستروم پرسیدم که ساخت The Outfitter چقدر طول کشید و چقدر هزینه داشت. آنها نمی گویند اما به من گفته می شود که سال ها طول کشید و هزینه آن احتمالاً میلیون ها بود. پس جای تعجب نیست که دادهها نشان میدهند که رقبای Nordstrom تنها در کسری از مواقع توصیههای قابل مقایسه ارائه میکنند، به طوری که JC Penney با کمتر از 12٪ و Macy's ارائه میکنند.
اگر شخصی باشد که هرگز نپرسیده است: "با این چه بپوشم؟" من بسیار شگفت زده خواهم شد. بنابراین ایده استفاده از هوش مصنوعی برای پاسخ به این سوال، بینش بزرگی به نظر نمی رسد. اما هزینه و زمان برای ایجاد آن احتمالا برای بسیاری از خرده فروشان دلهره آور است. تصور اینکه چرا آنها این کار را نمی کنند آسان است.
و هرگز تمام نشده است ماهیت هوش مصنوعی این است که همیشه در حال یادگیری، بهبود و تکرار است (به نام "یادگیری ماشینی")، بنابراین هزینه توسعه آن هرگز پایان نمی یابد و این برای خرده فروشان ترسناک است. و حتی اگر من باید به نوردستروم برای سرمایه گذاری زمان و پول تحسین کنم، آنها هم کامل نیستند. بر اساس این مطالعه، بیش از 3 درصد از اقلام توصیه شده توسط The Outfitter موجود نیست. بدون شک مشکلات زنجیره تامین کنونی به این مشکل کمک می کند و 3٪ عدد بزرگی نیست، اما توصیه محصولی که موجودی آن تمام شده است، مصرف کننده را در فرآیندی قرار می دهد که یک فرآوری بزرگ است و به نظر می رسد که باید قابل رفع باشد. اما هوش مصنوعی بومی خرده فروشی نیست. ترکیب هوش مصنوعی با خردهفروشی، جایی که «غریزه روده» چیزی است که صنعت را برای نسلها پیش برد، یک فرآیند است و نه یک محصول.
فرصتهای زیادی در هوش مصنوعی برای خردهفروشان وجود دارد، هم از راههایی مانند The Outfitter و هم از راههای پشت صحنه که میتواند به فروشگاهها کمک کند از نظر عملیاتی کارآمدتر و سودآورتر شوند. ایجاد بهبود از طریق هوش مصنوعی یک تجارت اساسی متفاوت از خرده فروشی سنتی است. برای ایجاد تغییر و انطباق، رهبری باید درگیر باشد، برای مدیران بسیار خطرناک است که بدون پوشش مدیران ارشد آن را به عهده بگیرند. وقتی رهبری دخالتی ندارد، بیشترین امیدی که می توانید به آن داشته باشید یک تلاش نیمه تمام است. هوش مصنوعی زمانی به یک مشکل تبدیل میشود که شما رقیب هستید و شما از آن استفاده نمیکنید. این یکی از راه هایی است که نوردستروم جلوتر است و بقیه در حال عقب نشینی هستند.
