نیویورک، نیویورک – 16 ژوئیه: بازیگر پل راد درباره آخرین فیلم خود "مرد مورچه ای" در فروشگاه اپل سوهو … [+]
از بین تمام پلتفرم های پخش، نتفلیکس
که باعث انتخاب یک فیلم می شود…خوب. دشوار.
امیدوارم بتونم کمک کنم من هر فیلم جدیدی را که تاکنون برای نتفلیکس جدید بوده در این ماه جستجو کردم و ده مورد از فیلمهای مورد علاقهام را انتخاب کردم. در این مقاله به بررسی هر یک از آنها می پردازم – و در پایان، می توانید فهرست کاملی از تمام فیلم ها و برنامه های تلویزیونی جدیدی را که در این ماه در نتفلیکس در دسترس هستند، بیابید.
هنگامی که ادوارد بلوم بیمار می شود، پسرش، ویلیام، به سفر می رود تا با او باشد. ویلیام رابطه تیرهای با ادوارد دارد زیرا پدرش همیشه داستانهای اغراقآمیز درباره زندگی او تعریف میکند و ویلیام فکر میکند که هرگز حقیقت را نگفته است. حتی در بستر مرگ، ادوارد حکایت های خارق العاده ای را بازگو می کند. وقتی ویلیام، که یک روزنامه نگار است، شروع به بررسی داستان های پدرش می کند، او شروع به درک مرد و تمایل او به داستان گویی می کند.
مگی کارپنتر که قبلاً سه داماد را در محراب گذاشته بود، توسط روزنامهنگار شهری خسته، آیک گراهام، "عروس فراری" نامیده شد. اما، پس از اینکه حقایق او زیر سوال میرود، آیک به زادگاه مگی میرود تا شهرت خود را حفظ کند و در مورد چهارمین سفر آیندهاش در راهرو گزارش دهد – که در طی آن او متقاعد شده است که دوباره میدود. اگرچه آیک در یک ماموریت غم انگیز در آنجا حضور دارد، اما نمی تواند از این دلشکستگی نفس گیر خودداری کند.
زمانی که فرزندان خردسالش توسط دشمن قدیمیاش، سروان هوک، ربوده میشوند، وکیل میانسال پیتر بنینگ به منشأ جادویی خود در نقش پیتر پن بازمیگردد. پیتر باید به گذشته ای مه آلود نگاه کند که در آن نورلند را برای زندگی خانوادگی رها کرده و تینکربل و پسران گمشده را به حال خود رها می کند. با توجه به تلخی آنها نسبت به پیتر برای بزرگ شدن – و وفاداری آنها به رهبر جدیدشان، روفیو – گروه قدیمی ممکن است از دیدن او خوشحال نباشند.
پیتر کلاون، مرد موفق مستغلات، همه چیز را دارد: یک شغل عالی، یک خانه زیبا و یک همسر آینده. متأسفانه، پیتر به دلیل ارادتش به کار و نامزدش زویی، نتوانسته هیچ دوستی پیدا کند. با نزدیک شدن به عروسی او، فشار برای یافتن یک مرد صمیمی بیشتر می شود و بنابراین پیتر چندین تلاش ناامیدانه را برای یافتن بهترین دوست آغاز می کند.
میکائیل بلومکویست، گزارشگر مالی شرمسار، پس از استخدام شدن توسط هنریک ونگر، صنعتگر ثروتمند سوئدی، برای حل ماجرای قتل 40 ساله خواهرزاده ونگر، هریت، فرصتی برای جبران افتخار خود پیدا می کند. ونگر معتقد است که هریت توسط یکی از اعضای خانواده خودش کشته شده است. در نهایت لیزبث سالاندر، یک محقق غیرمعمول اما مبتکر که اعتماد شکننده اش به راحتی به دست نمی آید، به بلومکویست در جستجوی خطرناک او برای حقیقت می پیوندد.
گیل پندر فیلمنامه نویس و رمان نویس مشتاق است. او که با نامزدش در پاریس تعطیلات را سپری می کند، به تنهایی به گردش در شهر رفته است. در یکی از این گشتوگذارهای آخر شب، گیل با گروهی از عیاشیهای عجیب – در عین حال آشنا – مواجه میشود که او را برای شبی با برخی از نمادهای هنر و ادبیات عصر جاز همراهی میکنند، ظاهراً به گذشته. گیل هر چه بیشتر با این قهرمانان فرهنگی گذشته وقت می گذراند، از زمان حال ناراضی تر می شود.
باستین در راه مدرسه به یک کتابفروشی می رود تا از قلدرها جلوگیری کند. باستین که با کتابی به نام «داستان بی پایان» از آنجا دور می شود، شروع به خواندن آن در اتاق زیر شیروانی مدرسه می کند. این رمان در مورد فانتزی است، سرزمینی فانتزی که توسط «هیچ» تهدید می شود، تاریکی که هر چیزی را که لمس می کند نابود می کند. پادشاهی برای زنده ماندن به کمک یک کودک انسان نیاز دارد. وقتی باستیان توصیفی از خود در کتاب می خواند، شروع به تعجب می کند که آیا فانتزی واقعی است و برای زنده ماندن به او نیاز دارد.
تراویس بیکل که از بی خوابی رنج می برد، به عنوان یک تاکسی شهر نیویورک مشغول به کار می شود، هر شب در خیابان ها غوطه ور می شود و به طور فزاینده ای از واقعیت جدا می شود زیرا رویای پاکسازی شهر کثیف را در سر می پروراند. هنگامی که تراویس با بتسی، کارمند زیبای مبارزات انتخاباتی ملاقات میکند، در فکر نجات جهان میافتد، ابتدا نقشه ترور یک نامزد ریاستجمهوری را میکشد، سپس توجه خود را به نجات روسپی 12 ساله آیریس معطوف میکند.
برادران نوجوان مایکل و سام به همراه مادرشان به شهر کوچکی در شمال کالیفرنیا نقل مکان می کنند. در حالی که سم جوانتر با یک جفت ارواح خویشاوند در ادوارد و آلن، ادوارد و آلن، با یک جفت ارواح خویشاوند آشنا میشود، مایکل غمگین بهزودی عاشق ستاره میشود – که معلوم میشود در تسخیر دیوید، رهبر یک باند خونآشام محلی است. سم و دوستان جدیدش باید مایکل و ستاره را از دست مردگان نجات دهند.
پس از اطلاع از کشته شدن یک غریبه به طور تصادفی در نزدیکی خانه های روستایی آنها، چهار پسر اورگان تصمیم می گیرند جسد را ببینند. در راه، گوردی لاکنس، ورن تسیو، کریس چمبرز و تدی دوشان با یک مرد آشغال پست و مردابی پر از زالو مواجه می شوند، زیرا آنها همچنین درباره یکدیگر و زندگی بسیار متفاوت خود در خانه اطلاعات بیشتری می گیرند. در ابتدا ماجراجویی پسرها به یک رویداد تعیین کننده در زندگی آنها تبدیل می شود.
